وبلاگ من

...

۵۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

نام کتاب: #آثار_گونه_گون (بخش دوم)
نویسنده: #دکتر_علی_شریعتی
ناشر: #انتشارات_آگاه
تعداد صفحات: ۵٠٩
___
کتاب دارای ۵ بخش است:
١. #کودکان_و_نوجوانان : حاوی چهار متن به نام های #گیاه_شناسی (خیلی خوبه) ، #قابیل (خیلی زیباست) ، #یک_جلوش_تا_بی_نهایت_صفر_ها (خیلی قشنگه) و #برای_خود_برای_ما_برای_دیگران (خیلی دل‌نشینه)
٢. #مقالات : ٣ مقاله با موصوعات مختلف
٣. #نوشته_های_متفرقه : ٩ نوشته با محتواهای گونه‌گون
۴. #ترجمه_ها : خلاصه ای از کتاب #ادبیات_چیست (اثر #ژان_پل_سارتر)، مقدمه ی #سارتر بر یکی از کتب #فرانتس_فانون به سالِ ١٩۶١، ترجمه ای ناقص و ناتمام از کتابی درباره ی افریقا -که به زبان فرانسه نوشته شده است-، ترجمه ی ناتمام و ناقص از یه کتاب با موضوع نقش مسلمانان در پیشرفت علوم، ترجمه ای کوتاه پیرامون جنگ و تمدن، ترجمه ی شعری از زبان فرانسه با عنوان "موسی"، ترجمه ی قسمتی از خاطرات #هانری_آلگ (انقلابی الجزایری)
۵. #فیش_ها_و_یادداشت_ها : بخش‌ِ آخرینِ کتاب است. ٢٢٢ صفحه از فیش های منظم و یادداشت های پراکنده ی دکتر، که پیرامون موضوعات مختلف از قبیل تاریخ، ادبیات، مذهب، جغرافیا و... هستش.
___
🌹برش اول از اثر: همه ی ما ایرانیان باید خود را مدیون دو تن از متفکران سیاسی معاصر بدانیم که دو راز سرپوشیده را برملا کرده اند و همه را از جهل نجات بخشیدند. یکی آقای #دکتر_بقائی_کرمانی بود که در جلسه ای از دادگاهی که او را محاکمه می کرد، روشن کرد که ملی شدن صنعت نفت در ایران به ابتکار آقای #رحیمیان_قوچانی صورت گرفته است و دوم تحقیق آقای #آشوری است مبنی بر این که دولت اسرائیل را در فلسطین دولت چکسلواکی بوجود آورده است.
🍀برش دوم از اثر: هزار و دویست و پنجاه سال پیش، پدر شیمی قدیم -جابر- در کلاس مسجد پیامبر نزد امام صادق، رئیس مذهب شیعه، درس شیمی فرا می گیرد و هزار و دویست و پنجاه سال بعد نزد پیروان پیامبر و شیعیان امام صادق، درس شیمی در کلاس مدرسه حرام می شود. هزار و دویست سال پیش، ما برای اولین بار در یک جامعه ی اروپائی -اندلس- بی سوادی را ریشه کن می کنیم، و هزار و دویست سال بعد، بی سوادی، جامعه ی ما را ریشه کن می کند.

نام فیلم: #مجنون_لیلی
فیلمنامه: #فرهاد_طب_نوری و #مسعود_صحت
مشاوران فیلمنامه: #هادی_نظام_دوست و #حمید_رضا_آذرنگ
تهیه کننده و کارگردان: #قاسم_جعفری
با بازیِ #حامد_بهداد
___
من یه جعبه ام با طرح "فَروِهَر"!
یه خانوم پزشک من رو از اجدادش به ارث برده بود و می خواست ازم نگهداری کنه. من قیمت نداشتم، از بس که عتیقه بودم! روی بدن چوبیم سربازهای هخامنشی رژه می رفتن و قسمت سمت چپ بدنم یه خطاط خوش‌قریحه نوشته بود "پندار نیک، کردار نیک، گفتار نیک"
یه سری اتفاقات افتاد و من از دست این خانوم دکتر دور افتادم. بدشانسی روز ولنتاین بود و هرکسی تا ما رو می دید، کادوپیچ‌مون می کرد و می دادمون به دوست دخترش. حالا ما مونده بودیم به اینا حالی کنیم که ایها النّاس ولنتاین همون اسفندگان خودمونه بابا!
نفر آخری که دستش خورد بهم، #حامد_بهداد بود. می خواست منو از کسی که پیدام کرده بود بخره، اما پول نداشت. شرط بندی کرد، شرط "سه گره".
سه‌گره یه نوع شرط بندی عه که به هر دو دست و هر دو تا پای یه آدم با طناب سه تا گره محکم می زنن و می بندن به ریل های قطار (!)  و در ازای دریافت یه مبلغی به عنوان شرط، اون شخص باید تا پیش از رسیدن قطار، گره ها رو باز کنه، وگرنه زیر قطار لِه می شه!
چی؟ آره بابا، #حامد_بهداد تونست و شرط رو بُرد اما چون معشوقه ای نداشت، رفت خودکشی کنه، و کرد!
خودکشیش ناموفق بود و واسه همین بردنش بیمارستان، همون بیمارستانی که اون خانوم دندونپزشک و همسرش اونجا بودن. خلاصه که حق به حق‌دار رسید. منِ زبون‌بسته، رسیدم به دست صاحب اصلیم.

نام فیلم: #سفر
فیلمنامه: #عالیجناب_عباس_کیارستمی
کارگردان: #علیرضا_رئیسیان
___
من یه گاوم!
من و بی بی از دار دنیا یه مزرعه داریم، یه مزرعه ی بزرگ که بچه های بی بی توش قد کشیدن و بعدش هر کدوم مثل ترکش افتادن یه گوشه ی دنیا. یکی از بچه هاش هم خارجه، عکسش روی طاقچه ست، با زن خارجیش.
یه روز عادی مثل همه ی روزهای دیگه، من یه پوست هندونه رو با یه گاو دیگه سهیم شدم! یعنی از وسط، دقیقاً از وسط، نصفش کردم و بی بی از اون موقع به بعد، بهم می گه گاو حساس! یعنی گاوی که حس تملّک به داشته هاش نداره و همه رو تو خوشی هاش شرکت می ده.
یه روزی معمولی تر از هر روز، یه مرد با زنش، پسرش و بچه ی چندماهه اش اومدن مزرعه. من دقیق نمی دونم، اما گویا از دوست های قدیمی بی بی بودن. هرچی بیشتر می گذشت، بیشتر به مَرده مشکوک می شدم، یه روز هم شروع کرد به حرف زدن باهام! باورتون می شه؟!
بعدها فهمیدم یه شب که آژیر هشدار سر دادن و تهرونی ها از ترس موشک و از دست دادن جون شون ریختن تو مخفیگاه ها، این خانواده زدن بیرون و اومدن پیش بی بی. خونه ی مُفت و طبیعت مُفت و غذا مُفت و باقیِ چیزا!
مَرده تظاهر به آروم بودن می کرد، اما از صحبت هاش با خودش فهمیدم که اون شبی که می خواستن بیان مزرعه ی ما، مَرده به یه ماشین راه نداده و اون هم سبقت غیرمجاز گرفته و بومب! کوبونده به یه ماشین دیگه! فکر می کنم یارو مُرده!
من به بی بی چیزی نگفتم، شما هم نگید لطفاً!

#دارن_هاردی ۴٩ ساله، کتاب #اثر_مرکب رو سال ٢٠١٠ منتشر کرد. این اثر، به بررسی اثر تجمّعی کارهای کوچیک روزانه در درازمدت می‌پردازه و حُسن‌ش اینه که مشابه اکثر کتب روانشناسی نیست که به ذکر جملات انگیزشی بسنده کنه و بگه هر روز بلافاصله بعد از بیدار شدن از خواب، سه لیوان آب وِلرم بخور و جلوِ آینه قدّیِ خونه‌تون وایستا و ١٢ بار بگو "هی پسر! امروز می‌ترکونی! آره! تو، تووو، تووووو!" یا نمی‌گه قبل خواب چشم‌هات رو ببند و هِدست بزن و یه موسیقی بی‌کلام بزار و فکر کن سوار BMW شدی و داری می‌گازونی و توی تک‌تک ایالت‌های امریکا یه پِنت‌هاوس داری!!!
___
شروع کتاب، مُهر تأیید قلمِ #هاردی هستش، جائی که از گذشته‌ی خودش می‌گه و این که پدرِ ورزشکارش هر روز صبحِ زود شروع به ورزش می‌کرد و #دارن ِ کوچولو با شنیدن صدای وزنه‌ها از خواب بیدار می‌شد. #هاردی از شلوغی‌های برنامه‌ی روزانه‌اش می‌گه و تمام تجربیاتش رو می‌ریزه توی کتاب.
___
👍👍👍چیزی که از این کتاب می‌شه فهمید رو می‌شه توی دو سه جمله خلاصه کرد: هر روز برای چند کار مهم زندگی‌تون که توی اولویت هستن، تا جائی که می‌تونید وقت بزارید، حتی شده ١٠ یا ٢٠ دقیقه. در انتها، پس از یک ماه، پس از دو ماه، و یا وقتی که سالنامه‌تون روز آخر سال رو نشون می‌ده می‌بینید که تلاش‌هاتون به ثمر نشسته و قطره قطره جمع کردید دریا شده :)
___
نام کتاب: #اثر_مرکب (آغاز جهشی در زندگی، موفقیت و درآمد شما)
نویسنده: #دارن_هاردی (با نوشتاری از #آنتونی_رابینز)
مترجم ها: #لطیف_احمد_پور و #میلاد_حیدری (مقدمه: #محمد_مهدی_ربانی)
گوینده: #بهار_ملائی
ناشر: #ثروتمندان_خود_ساخته

نام کتاب: #معصومه_شیرازی
نویسنده: #محمد_علی_جمالزاده
تعداد صفحات: ١١٨
_______
معصومه، دختری ساده از سمیرم شیراز است که طی اتفاقاتی وارد محیطی تازه می شود، روند تغییرش شروع می شود و رو به استعمال مشروب و مخدر می کند و سر از روسپی خانه ها در می آورد.
داستان را #جمالزاده از جائی شروع می کند که این زن در دادگاه عدل الهی حاضر شده و قرار است به پرونده اش رسیدگی کنند.
نویسنده، زندگی این زن را در چهار بخش با تمام پیچ و خم ها و سختی هایش برایمان شرح می دهد، در انتها مجدد صحنه را به محضر خدا می برد و به او می گویند از جانب حق پیام رسیده از تمام آن ها که در حقت بدی کرده اند انتقام بگیر. زن تمام مسبّبان بدبختی اش را می بخشد و برای مرتبه ی چندم این شعر از #خیام به گوش مان می رسد که:
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی، هر لحظه به دام دیگری پا بستی
گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم، اما تو چنان که می نمائی هستی؟!

نام کتاب: #سنگی_بر_گوری
نویسنده: #جلال_آل_احمد
تعداد صفحات: ٣٣
_______
اعتراف‌نامه‌ی جلال!
_______
این کتاب تا زمان زندگی #آل_احمد منتشر نشد و پس از آن توسط #شمس_آل_احمد به چاپ رسید. به سبک اتوبیوگرافی است، چیزی که #آل_احمد استاد آن است.
علت چاپ نشدن کتاب، این است که به #سترونی (عقیم بودنِ) #آل_احمد و بچه دار نشدن او و #سیمین_دانشور اشاره می کند و تمام اتفاقات تلخ و زننده ی بچه نداشتن را به زیبایی نشان داده است. یکی از برگ های برنده ی کتاب (به نظر من)، این است که به سایر اتفاقات اطراف هم گریز می زند. ذهن نویسنده یک جا بند نمی شود و مدام از این شاخه به آن شاخه می پرد.
جملات کتاب کوتاه است و با تشویش عجیبی نوشته شده است و برخی می گویند الهام گرفته از اتوبیوگرافی #سارتر است.
چیزی که هست، جلال به خوبی و رسایی در ۶ فصل مونولوگ‌وار با ما درد دل می کند و در انتها به احترام همسرش، سیمین، این نوشته ها را منتشر نمی کند که مبادا ناراحت‌تر نشود؛ نوشته هایی که سیمین آن را حدیث نفس می خواند و خودِ جلال، اعترافی تلخ!

نام کتاب: #سرزمین_جذامی_ها
نویسنده: #بهمن_انصاری
ناشر: #انتشارات_آرون
تعداد صفحات: ١٠٨
___
مجموعه ای از #داستان_کوتاه_کلاسیک، #داستان_کوتاه_پست_مدرن و #شب_نوشت ها.
محوریت اصلی داستان ها: زندگی کارگران، کودکان کار، زنان، روشنفکرانِ سرخورده؛ و در یک کلام فرودستانِ جامعه است.
___
#داستان_کوتاه های #پست_مدرن از این کتاب : "خون سیاه" پیرمردی که آرامش ندارد و منفی بافی اش قدرت مشاهده ی خوشبختی دیگران را از او گرفته. "جنگل مرگ" تدفین یک دختربچه در جنگلی مخوف. "مردی که مُرد" یک مرد تهیدست، در حال فکر کردن به فقر شرافتمندانه اش، زیر آوار خانه اش می میرد! "فال فروش" مردی ناامید، زمانی که صدای دخترکی فال فروش را می شنود از سر ترحم فالی از او تهیه می کند، اما وقتی دختر به او می گوید این پول آقاست، پولی هم به خودم بده، حال و روزش بدتر از خرابی های قبلی می شود. "هیچ" مردی که در برابر دردهایش ناتوان شده است، سعی می کند با فکر کردن به هیچ، خودش را آرام کند. "خانواده" افکار آشفته ی یک بیمار که به انواع و اقسام عشق ها و خانواده ها گریز می زند. "معمولی" شخصی که از معمولی بودن طرز تفکر و زندگی اش خسته شده است، تصمیم به عصیان علیه این پدیده می گیرد، اما وقتی معمولی بودن رنگ چشم های معشوقه اش به یادش می آید، روزی معمولی را در آغوش می کشد."مرگ" خودکشی یک جُغد! "ویولون" زن نوازنده ای که از سمت هیچ کس درک نمی شود. "دوزخ" به هم ریختن مکانیسم زمین و شکلی دوزخی به خود گرفتن. "نان" شخصی که با فلسفه ی وجودیِ خودش کنار آمده، یک روز به این فکر می کند که چرا باید غم فقر دیگران را بخورد!
___
#داستان_کوتاه های #کلاسیک از این کتاب : "مرد شلخته" شلختگی های شغلی یک فرد تعمیم یافته و همه ی زندگی اش را بر هم زده است. او هرچه تلاش می کند نمی تواند شرح حال خودش و زمانه اش را برای آیندگان بنویسد. "غیرت" غیرتی که مسبب ظلم بر یک زن و دار زدنِ او می شود. "انتحار" مردی خَیّر، از دیگران خیری نمی بیند و انتحار می کند! "شرف مخلوقات" نشان دادن اختلافات طبقاتی. "ضعیفه" اختلاف زناشویی مرد و زن، به این نحو که زن می میرد و پیرمرد در حال مشاهده ی اخبار، به حال و روز خراب خود و مملکت رو به زوالش افسوس می خورد. "یارو" عاشقی که فکر کردن به یار را مقدس تر از داشتنِ او در کنار خود می پندارد!" آقای ب" فردی که گمشده اش را نمی یابد و تمام تلاشش به بن بست رسیده است، یک روز آن گمشده را در وجود خویش می یابد! "نحسی فطری" زندگی ئی که طلسم شده است و با هیچ تلاشی سر به راه نمی شود. "ناقوس مرگ" سؤال یک دختر از پیرمرد پیرامون عشق و پاسخ دادن پیرمرد، که با عشق شروع، با عشق و مرگ ادامه و با مرگ خاتمه می یابد. "شاعر دیوانه" شاعری که از دوستانش جدا افتاده، یک روز در خیابان در حال قدم زدن، خاطرات خوب دوران گذشته اش را مرور می کند؛ و جای خالی شان را با فکرهایش پُر.
___
#شب_نوشت ها: ٢٠ یادداشت کوتاه با محتواهای مختلف.

نام کتاب: #مسلخ_روح
نویسنده: #بهمن_انصاری
ناشر: #انتشارات_منشور_سمیر
تعداد صفحات: ١٠٣
_______
این #رمان_پست_مدرن،. امروزی شده ی #بوف_کور است؛ نه این که کپیِ آن باشد؛ اما محتوا و فضا همان است. شخصی در پِیِ گمشده اش است و ما همراه او می شویم. نویسنده گاه زخم های روحی شخص را نشان مان می دهد، گاه مشکلاتش را با انسان ها بیان می کند، دردهای روحی هم یکی از موارد قابل ذکر است.
در این قبیل کتاب ها که درون مایه ای از نوع "جستجو" دارند، گاهی با رسیدنِ شخصیت اول کتاب به گمشده اش، گویا داستان به اتمام می رسد اما آن گفتگوها و خودخوری ها و عذاب های روحی و جسمی همچنان موجود است، که یقیناً در این اثر بر می گردد به این که جهان بینیِ نویسنده بر آن است که جهان و دردهایش، تا جهان برقرار است، برقرار است.
از ابتدای کتاب ناله می خوانیم، در میانه اش ناله می شنویم و در پایان نیز ناله می بینیم؛ و این یعنی "جهان" هم‌ارزِ ناله است! کتاب تمام می شود اما ناله های جهانی پایدار و موجود.

نام کتاب: #زرتشت_و_زرتشتیان
نویسنده: #بهمن_انصاری
ناشر: #انتشارات_آرون
تعداد صفحات: ٩٧
_______
از مهم‌ترین تحولاتی که باورها و اعتقادات ایرانیان را رشد داده و باعث پیشرفت در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی گردید، رنسانس فرهنگی زرتشت بود. پیش از اتحاد قومیت‌های ایرانی و تشکیل امپراطوری هخامنشیان، زرتشت -مصلح بزرگ ایرانی- دست به یک رفورم عمیق مذهبی زده، به اصلاح باورهای قدیمی ایرانیان پرداخت و آیینی را برپا ساخت که بعدها به نام خود او، کیش زرتشتی نام گرفت.
کتاب دارای دو بخش است. در بخش اول کوشیده شده است تا تاریخ دین زرتشتی مورد کند و کاو قرار بگیرد و در بخش دوم تاریخ اجتماعی، سیاسی و فرهنگ زرتشتیان پس از ظهور اسلام بررسی شده است.

نام کتاب: #شهریاران_طبرستان (از قرن ٢ تا ۴ هجری)
نویسنده: #بهمن_انصاری
ناشر: #انتشارات_منشور_سمیر
تعداد صفحات: ٨۵
_______
یکی از تأثیرگذارترین مناطق ایران که آبستن جنبش‌ها و رویدادهای بسیار مهم و مؤثری در منطقه شد، نواحی طبرستان، دیلم، رویان، گیلان و مازندران بود؛ که عمدتاً تمامی این نواحی را با نام طبرستان در تواریخ می‌یابیم. طبرستان به‌دلیل محیط خاص جغرافیایی خود و صعب‌العبور بودن آن، تا دویست سال پس از آن نیز با پی‌ریزی نهضت‌های کوچک و بزرگ، نقش مهمی در بیداری ایران و بیرون آمدن نواحی ایرانی‌نشین از زیر سلطه‌ی خلفای عباسی داشت. به گونه‌ای که نهایتاً استقلال سیاسی ایران با فتح موقّتیِ بغداد توسط سردمداران طبری و دیلمی در سده‌ی ۴ هجری محقق شد.
در این کتاب بررسی شده است که شهریاران بزرگ ایرانی‌نژاد چگونه در مهم‌ترین فصل از تاریخ ایران که می‌توانست به فراموشی کامل فرهنگ و تمدن باستانی ایران منتهی شود، به ایفای نقش پرداختند و زمینه‌ی استقلال سیاسی و جغرافیایی ایران را برای قرون بعدی فراهم آوردند.