وبلاگ من

...

ده

شنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۳:۴۵ ب.ظ

نام فیلم: #ده | کارگردان: #عالیجناب_عباس_کیارستمی | مدت زمان: ۱ ساعت و ۲۹ دقیقه
___
ماشین و فلسفه و #کیارستمی !
___
بعد از چهار فیلمِ #زندگی_و_دیگر_هیچ ، #مثل_یک_عاشق ، #طعم_گیلاس و #باد_ما_را_خواهد_برد ؛ این پنجمین فیلمِ ماشینیِ عالیجناب بود که دیدم. منظورم از "ماشینی" این است که تمام فیلم و یا اکثر سکانس‌هایش در ماشین می‌گذرد. #کیارستمی در #طعم_گیلاس با یک ماشین و گفتارهای فلسفی‌ای که پیرامون مرگ و زندگی در آن پیاده‌سازی کرد، جایزه #نخل_طلایی_جشنواره_کن سال ۱۹۹۷ را از آنِ خود کرد. او اعتقاد داشت، مکالمه‌های درون‌ماشینی به طرفین اعتماد می‌بخشد چون دیدِ از بالا به پایین نیست؛ و باعث می‌شود که هر دو طرف تمام حرف‌های دل‌شان را بگویند.
___
در #ده ، دوربین به‌صورت ثابت جلوِ ماشین قرار داده شده است و یک زن در #ده سکانس با پنج شخص گفتگو می‌کند: پسرش، خواهرش، دختری عاشق، یک روسپی، زنی مومن.
تمام بازیگرهای فیلم خودشان را بازی می‌کنند و اصطلاحاً #کیارستمی از نابازیگر استفاده کرده است؛ به‌جز دختر روسپی که بازیگر است.
این زن با پسرش پیرامون طلاق گرفتن از همسرش بحث می‌کند، با خواهرش پیرامون بداخلاقی‌های پسرش و گرفتن کیک تولد برای همسر جدیدش صحبت می‌کند، زن مومن را به امامزاده می‌رساند و آن زن در مورد سفرهای مذهبی‌اش و نیز اثرات دعا بر زندگی‌اش می‌گوید و این که از دارِ دنیا یک تسبیح دارد و یک پارچه‌ی متبرّک‌شده به ضریح ائمّه، با دختر روسپی در مورد گمشدگیِ عشق در زندگیِ یک روسپی صحبت می‌کند، در مکالمه‌اش با دخترِ عاشق از خودش و طلاقش می‌گوید و آن دختر از عشقش به یک پسر و دعاهایش در امامزاده برای رسیدن به او می‌گوید.
فیلم با گریه‌های دخترِ عاشق تمام می‌شود، و شاید گریه‌ای است بر حال و روزِ زنِ ایرانی!
این فیلم در سال ۲۰۱۶، جزو ۱۰۰ فیلم برتر قرن ۲۱ شناخته شد.

  • مظاهر سبزی