وبلاگ من

...

تاریخ

پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۵۹ ب.ظ

آقای دهنوی معلم تاریخ سال سوم دبیرستان‌مون بود‌ و من خیلی دوسِش دارم.

یه روز اومد توو کلاس و گفت:
"بچه‌ها تاریخ مثل صندلی می‌مونه! فرض کنین یه صندلی توو حیاط مدرسه باشه، از هر طرف که نگاهش کنی یه دید بهش داری، از بالا نگاه کنی یه دید، از چپ و راست و روبرو و پشت یه دید. حتی اگه بری کنارش وایستی و کامل نگاهش کنی باز در مورد رنگش و کیفیت چوبش و ... چیزی نمی‌دونی.  اگه همه‌چی هم بدونی، ممکنه بشینی یه‌دفعه بشکنه! چون تو همه‌چی رو نمی‌دونی که، شاید یه موریانه از خدا بی‌خبر رفته باشه داخلش!"

یه روز دیگه هم وقتی داشت درس می‌داد گفت:
"این دیگ‌های داخل عکس رو ببینین، در موردش حرف و حدیث زیاده، می‌گن داخل این دیگ‌ها سر یه سری بنده خدا که به زور و بی‌گناه کشته شدن هستش!"

می‌خوام بگم من تاریخ سوم دبیرستان رو شدم ۱۴.۲۵، ولی از آقای دهنوی یاد گرفتم هیچوقت قضاوت نکنم، حالا چه صندلی باشه چه دیگ چه هرچیز دیگه‌ای.

  • مظاهر سبزی