وبلاگ من

...

۱۵۱ مطلب با موضوع «کتابخانه مظاهر» ثبت شده است

با کتابی سینمایی مواجه هستیم و همین نکته کتاب را بیشتر زیبا می کند. #مستور معجونی ساخته، نه پیچیده، بلکه با دستورالعملی بسیار ساده. او در این #کتاب، روزمرگی های روتینِ هر انسان را داستان کرده است، یعنی گمان می کنی در حال خواندن زندگی یک آدم عادی هستی، و جملات قلمبه سلمبه در کار نیست.
_________________
برشی از کتاب:
توی آزمایشگاه مدارهای الکترونیکی #دانشگاه_تهران چشمم افتاد به فرشته. سه ترم بود با هم همکلاس بودیم اما انگار هرگز او را ندیده بودم، مثل ساعتی بود که روی مچ بسته باشی یا عینکی که روی چشم هایت باشد اما آن ها را نبینی و دنبالشان بگردی.
_________________
این اثر، شش #داستان_کوتاه به زیبایی هرچه تمام دارد:
شیراز | تهران | بندرانزلی | مشهد | اهواز | اصفهان
_________________
نام کتاب: #بهترین_شکل_ممکن | نویسنده: #مصطفی_مستور | #نشر_چشمه | #فیدیبو
_________________
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب

من خواب هایم‌ را می نویسم، اما نه خواب هایی که دیده ام، بلکه خواب هایی که قرار است آن ها را ببینم #رسول_یونان
_________________
#دیر_کردی_ما_شام_را_خوردیم توسط #نشر_نیماژ به چاپ رسیده و #مجموعه_داستان های #رسول_یونان است. در این کتاب ۲۸ #داستان_کوتاه در کنار هم چیده شده است. یونان را شاید بیشتر با #شعر هایش بشناسیم، زیرا که سِیر و ریتمی منطقی در #شعر می پیماید. او اهل نمایش دادن و نقش بازی کردن نیست، #اشعار َش برشی از زندگی اش است و #کتاب هایش زندگی اش.
_________________
برشی از کتاب:
موری گفت "این صحنه مثل #سکانس بعضی از #فیلم هاست"
گفتم "آره ولی یه چیزی کم داره"
رئوف گفت "چی مثلا؟"
گفتم "لابلای بوته ها گل سرخی نیست که تکون بخوره"
موری گفت "حتما هست، باید دقیق نگاه کنیم"
_________________
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب

این #کتاب مشتمل بر ۱۱ داستان کوتاه از #صادق_هدایت است:
#سه_قطره_خون | #گرداب | #داش_آکل | #آینه_شکسته | #طلب_آمرزش | #لاله | #صورتک_ها | #چنگال | #مردی_که_نفسش_را_کشت | #محلل | #گجسته_دژ
_________________
#گرداب، در مورد مردی به نام همایون است که دوستش بهرام میرزا، به دلیل نامعلومی خودکشی می‌کند و بعد از آن حوادثی اتفاق می‌افتد که همایون احساس می‌کند که بهرام میرزا، پنهانی با همسرش رابطه داشته و هما تنها دخترش، نیز نتیجه این رابطه است تا اینکه ... .
_________________
#داش‌_آکل، لوطی مشهور شیرازی است که خصلت‌های جوانمردانه‌اش او را محبوب مردم ضعیف و بی‌پناه شهر کرده است. اما کاکارستم که گردن‌کلفتی ناجوانمرد است و به همین سبب، بارها ضرب شست داش آکل را چشیده، به شدت از او نفرت دارد و در پی فرصتی است تا زهرش را به داش آکل بریزد و از او انتقام بگیرد.
_________________
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب

اگر #بار_هستی را با تخیّل و احساس شاعرانه و با اشتیاق برای پی بردن به معمای هستی بشر بخوانیم، سفری هیجان انگیز در پیش می گیریم. در این سفر احساسات و تمایلات همراهان -که همان شخصیت های #رمان هستند- ما را به راه های دور فرا می خوانند و عمقِ روان انسان و انگیزه های آشکار و پنهان او را نشان می دهند.
_________________
#رمان ِ #بار_هستی آخرین اثر #میلان_کوندرا -#نویسنده ی اهل چک- است. این #کتاب، تفکر و کاوش درباره ی زندگی انسان و تنهایی او در جهان است، جهانی که در واقع "دامی" بیش نیست و بشر -مغرور و سرگردان- در ریسمان های به هم تنیده ی آن تلاش می کند.
_________________
در سال ۱۹۷۳، #زندگی_جای_دیگری_است از همین #نویسنده، برنده ی #جایزه_مدیسی شد.
در سال ۱۹۷۸، #والس_خداحافظی از او برنده ی #جایزه_موندلو شد.
#کوندرا در سال ۱۹۸۱، یکی از برجسته ترین نشان های امریکایی یعنی #جایزه_کامنولث_اوارد را برای #کتاب ِ #خنده_و_فراموشی به دست آورد.
در سال ۱۹۸۲، برای مجموعه آثارش #جایزه_اروپالیتراتور را دریافت کرد.
در سال ۱۹۸۳، از دانشگاه میشیگان، دکتری افتخاری دریافت کرد.
_________________
نام کتاب: #بار_هستی | نویسنده: #میلان_کوندرا |مترجم: #پرویز_همایون‌پور | #نشر_گفتار | ۳۳۲ صفحه | سال ۷۱
_________________
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب

کیمیاگر، داستان چوپانی عه که از اسپانیا به رویای یافتن گنجی خیالی راهیِ افریقا می شه. می گن #کوئیلو این کتاب رو از #مثنوی_معنوی الهام گرفته و از #هزار_و_یک_شب .
.#پائولو_کوئیلو از دسته قُماشی بود و هست که مخالف سرسخت ممنوعیت ماری‌جوانا هستش، چون می گه "چیزی که ممنوع باشه واسه مردم جذاب می شه و خودمم چوب این ممنوعیت رو خوردم!" . توی کتاب #ورونیکا_تصمیم_می‌گیرد_بمیرد ، #کوئیلو از بستری شدنش توی بیمارستان روانی می گه، گویا وقتی نوجوون بوده به اصرار خانواده اش از #ادبیات جدا می شه تا بره مهندسی بخونه و این موجب جنونِ #کوئیلو می شه!
بی نظیرترین کارِ این کتاب اینه که داره بیان می کنه هرچی توی عالم بیرون وجود داره، یه گوهر هستش و معنای مختصّ به خودش رو داره. روزمرگی ها توی این کتاب ملال‌زا نیست، بلکه پرتابه ای می مونه واسه اوج گرفتن انسان.
می گن این کتاب، بهترین کتاب دنیاست، اما به نظرم هر کتابی می تونه #بهترین_کتاب_دنیا باشه، چون هر #نویسنده ای یه دیدی به زندگی داره و نظرش و فکرش و احساسش خوبه و ارزش حداقل یک بار خوندن داره.
.
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب

نمایش نامه ی کرگدن یک فانتزی تلخ از مسخ آدم هاست.
این آدم ها چه کسانی هستند؟ آدم هایی که گرفتار زندگی روزمره ی خود شده اند و در عالم بی خبری و جهالت دنباله رو آدم های پر مدعایی هستند که آن ها را تحقیر می کنند. آدم های پر مدعایی که فکر می کنند از آگاهی بیشتری نسبت به قشر فرودست برخوردارند و به آن ها فخر می فروشند؛ در حالی که خود در جهالتی دیگر فرورفته اند. آدم هایی که به جهت برخورداری از ثروت، خودشان را از دیگران برتر می دانند و نیز آدم هایی که قدرت، آن ها را مغرور و سرمست کرده است.
.
این ها آدم هایی هستند که در این فانتزی مسخ شده اند و همگی تبدیل به حیوان هایی شده اند که زمین دیگر تاب تحمل سنگینی آن ها را ندارد.
.
در این میان، تنها یک نفر است که در عین بی ادعایی زندگی خود را می گذراند و از تمامی این هیاهو به دور مانده است و تن به این مسخ تلخ نمی دهد و همین آدم است که نماینده ی همان مردم اندک جامعه است که زندگی به راستی سالمی را می گذرانند.
.
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب | نام کتاب: #کرگدن | نویسنده: اوژن_یونسکو | مترجم: #جلال‌آل‌احمد | #انتشارات_مجید | ۱۹۹ صفحه

سخنان بسیاری درباره ی #ادبیات. بازی در آن کم است. خروارها عشق.
.
#مرغ_دریایی را می توان شخصی ترین اثر #چخوف دانست. این #نمایش‌نامه تنها اثر بلند #چخوف است که صراحتا به موضوع #هنر اختصاص داده شده است و در آن #نویسنده ارجمندترین افکارش را درباره ی راه دشوار #هنر و ماهیت اصلی قریحه ی #هنری و همچنین درباره ی این که سعادت بشری چیست، بیان می دارد.
.
#مرغ‌دریایی اثری است بی نهایت لطیف که نمایشگر نبوغ برجسته ی #چخوف در #نمایش_نامه_نویسی است. #داستان ی است به سادگی زندگی و به پیچیدگی آن. در نخستین نظر مفهوم پیچیده و گنگی گیج کننده ی زندگی هم درک نمی شود. به نظر می آید که #نویسنده تفسیر و تعبیر #نمایشنامه را به عهده ی خود خواننده گذارده است.
.
موضوع اصلی #مرغ_دریایی پیکاری قهرمانی است. تنها آنان که قادر به انجام چنین پیکاری باشند، می توانند در #هنر پیروز شوند. ولی در نخستین نظر #نمایش_نامه ناچیزتر از موضوعش به نظر می آید.
.
نام کتاب: #مرغ_دریایی | نویسنده: #آنتوان_چخوف | مترجم: #کامران_فانی | #نشر_قطره | ۱۲۸ صفحه
.
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب

بعد از عشق، رمانی ست درباره ی زنان و زنانگی و دوره های غمبار و تیره اما گذرا در زندگیِ زنانِ عاشق: دوره ی بعد از عشق . آن هنگام که درگیر احساسات متضاد و متناقض سرمستی و بدبختیِ دوره ی زایمان و پسازایمان هستند.
.
الیف شافاک، کسی که در استراسبورگ فرانسه به دنیا آمد و در رشته های روابط بین الملل، مطالعات زنان و علوم سیاسی تحصیل کرد. اولین رمان شافاک به نام #پنهان برنده ی جایزه ی بزرگ #مولانا شد. او سپس #آینه‌های_شهر و #محرم را به چاپ رسانید.
.
نام کتاب: #بعد_از_عشق | نویسنده: #الیف_شافاک | مترجم: #ارسلان_فصیحی | انتشارات: #کتاب‌سرای_نیک | ۳۳۹ صفحه
.
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب

نام کتاب: #خودت_را_به_فنا_نده | نویسنده: #گری‌جان_بیشاپ | مترجم: #حسین_گازر | انتشارات: #کتاب_کوله‌پشتی | ۱۳۷ صفحه
.
تمام مدتی که درگیر بگومگو و قضاوت های درونی هستی، که البته هیچ وقت هم متوقف نخواهند شد، صدایی آرام زیر گوشَت زمزمه می کند "خیلی تنبل و خِرِفتی و اصلا به دردِ هیچ کاری نمی خوری" .‌ تو حتی متوجه نیستی چقدر به این زمزمه اعتقاد داری یا چه اندازه تباهت می کند‌. تو فقط تمامِ روز کار می کنی تا بر استرس ها و فشارهای روحی ات چیره شوی، زندگی ات را نجات دهی و اگر نتوانی چرخِ لعنتی زندگی ات را بچرخانی، تن به تسلیم می دهی و شاید هرگز به جایی که در زندگی می خواستی نرسی. شاید هیچ گاه به آن شادی، اندام ایده آل، شغل یا ارتباطی که آرزویش داری نرسی.
.
این کتاب به کسانی اختصاص دارد که آن خودگویی های بی حاصل را تجربه کرده اند. جریان بی پایان شک و بهانه، زندگی روزمره را به گند می کشد. این کتاب سیلیِ دنیاست که بیدارت کند تا توانایی هایت را کشف کنی، خودت را به فنا ندهی و به بهترینِ خودت در زندگی تبدیل شوی.
.
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب

شاید این آخرین غذام توی خوابگاه قبل از سال ۹۹ باشه. اعلام کردن تا ۹ صبح فردا باید کوی رو تخلیه کنیم و حقیقت اینه که دوتا از بچه های ساختمون ۱۴ کرونا گرفتن و بی صدا بردنشون بیرون و از بالا دستور اومده کوی باید تخلیه بشه و ضدعفونی بشه و از این خزعبلات.
.
من عاشق قورمه سبزی ام و تصمیم گرفتم اگه قراره امشب آخرین وعده ی غذائیم توی خوابگاه باشه، با این غذا تموم بشه و چقدر جالب و عجیبه که پیوند خورد با خوندنِ کتابِ "تماشاچی محکوم به اعدام" که ۱۸ آبان از یه دوست خیلی خیلی خیلی عزیز هدیه گرفتم.
.
من عاشق کتاب هایی ام که از ب ِ "بسم اله" تا پ "پایان" ِش توی یه مکان می گذره. این کتاب همه اش توی دادگاه می گذره و خیلی من رو یاد فیلم #دوازده_مرد_عصبانی انداخت.
.
این نمایش نامه شاید یه جور اعتراض باشه به انفعال آدما، به تماشاچیِ صِرف بودن و کوتاهی از مسئولیتی که دنیا و جامعه روی دوشش گذاشته. آدم تماشاچی فقط می شینه و نگاه می کنه چطور جنایت اتفاق افتاد، مثل ما که نشستیم و این هجمه ی عظیم از جنایتی که توی کشور هست رو داریم می بینیم. توی این نمایش نامه ساده ترین چیزها جرم شناخته می شه، مثلا پلک زدن! یکی از تماشاچی ها که پلک می زنه و مدام عکس عکاس رو خراب می کنه مورد این سوءظن قرار می گیره که مجرمه چون فقط یه مجرم می تونه برای چند دفعه ی متوالی یه عکس رو خراب کنه! و من همذات پنداری عجیبی با سطر سطر این نمایش نامه داشتم، چون این روزها از گفتن هر حرفی می ترسم، که خوب می دونین پیرهن پلنگی ها باتوم به دست منتظرن تا حرفی بگی که به اون بالایی نسبت بدن و جِرِت بدن! تماشاچی‌محکوم‌به‌اعدام زندگی هر روز ما ایرانی هاست، که باید فقط تماشا کنیم، تماشا کنیم و تماشا کنیم و تماشا کنیم و تماشا کنیم. اما فاجعه اونقدر عمیقه که چشم هامون گنجایش مشاهده نداره!
.
برشی از کتاب:
وکیل مدافع (به تماشاچی متهم) : آقا، واسه یه بار هم که شده توی زندگی تون نشون بدین که یه مَردین ... این تفنگ رو بردارین، برین پشت صحنه و یه گلوله توی مخ‌تون خالی کنین.
دادسِتان : فقط یه گلوله، درد نمی گیره، هیچی حس نمی کنین ... همه هم براتون کف می زنن، برای همچین پایان درخشانی، ما هم می تونیم بریم خونه هامون ... اگه این کار رو بکنین یعنی همه چیز از بین نرفته، یعنی یه چیزی هنوز توی اون بالاخونه تون تپش داره ... یه جرقّه ... در آخرین ثانیه ی زندگی تون، عمق جنایت تون رو فهمیدین ...
.
نام کتاب: #تماشاچی_محکوم_به_اعدام | نویسنده: #ماتئی_ویسنی‌یک | مترجم: #تینوش_نظم‌جو | #نشر_نی | ۱۲۸ صفحه
.
#مظاهر_سبزی | #کتابخانه_مظاهر | #بیست_و_یک_روز_چهل_و_دو_کتاب