دری بر پاشنه ی اندوه - جواد گنجعلی
جمعه, ۹ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۰۷ ب.ظ
نام کتاب: #دری_بر_پاشنه_اندوه
شاعر: #جواد_گنجعلی
عکس روی جلد: #کیارنگ_علایی
ناشر: #انتشارات_سخن_گستر
تعداد صفحات: ١٢٠
_______
[برای اندوه دلم] :
به من انفاق کن
تنت را
چون نان و پنیر
و وعده ی چای عصر
که اتفاقاً
لحظه ی نوشیدنش شده باشد
.
به من انفاق کن تنت را
آنگاه که هلاک
از مزارع تنباکو بازمی گردم
.
در مفاصل روز
دردی پنهان است
به گونه ی بوی خوش
در ذرات عطر
به گونه ی سیاهی در شب
و مستی که در شراب
.
شگفتا
هربار که خواستم از تو بگویم
کلمات
کمر به خدمت بستند
مرا به یاد آر
در پیراهنی
که دلم را نپوشاند
در آفتاب نیمروز
که پهلوهایم را گرم نکرد
پس آنگاه
با من بمان
با من که در سینه ام
صدای گام سلحشوران ناکامی است
که دیگر هرگز
از جنگ های صلیبی
باز نگشتند.
- ۹۹/۰۸/۰۹