سقوط - ترجمه ی شورانگیز فرخ
۶٠ سال از مرگ #آلبر_کامو میگذره، اما هنوز هم که هنوزه #سقوط جزو ١٠ رمان برتر دنیاست! و این یعنی #آلبر ۶٠ سال پس از مرگش، هنوز زنده است؛ و همهی نویسندههای دنیا -که بهظاهر زندهاَن!- جنازهای بیش نیستن!
#کامو یه جایی میگه "دوتا دلخوشی داشتم: فوتبال بازی کنم، فلسفه بخونم. ١٧ سالگی سِل گرفتم، نه تونستم فوتبال بازی کنم، نه تونستم تحصیلات آکادمیک فلسفهام رو تموم کنم!" و خب شاید برای همین بود که چیزی به نام #نویسندگی در وجودش ظهور کرد.
___
#کامو میگه: "#سقوط در اصل داستان کوتاهی بود که قصد داشتم یکی از داستان کوتاههای کتابِ مجموعه داستانم باشه؛ اما قلم اختیارم رو گرفت و داستان شد یه تصویر از چهرهی پیمبرکهای زمینی که امروز امثالشون زیاده. اینا بشارتی ندارن و بهترین کارشون اینه که با متهم کردن خودشون، دیگران رو متهم کنن!"
___
به نظر هنردوستان، #کامو خوانان و منتقدین هنر، #سقوط بهترین اثر #کامو هستش. این رمان دربارهی مردی هست که با زمان موعظهگونه داره تمام زندگیش رو برای یه غریبه تعریف میکنه. این شخص که سابقاْ وکیل بوده و حال در پوشش مسیح (!) صحبت میکنه، یه روز توی یه رستوران (در مکزیکوسیتی) با یه فرد غریبه (خوانندهی کتاب) همکلام میشه و تعریف میکنه که یه روز داشته از کنار پل رد میشده و میبینه یه زن داره خودکشی میکنه. این شخص کاری به کارش نمیگیره و رد میشه، اما بعد از برداشتن چند قدم، صدای فرو رفتن چیزی در آب رو میشنوه و متوجه میشه اون زن در آب خودشو کُشته و این وکیل هیچ کمکی بهش نکرده، در صورتی که هم بهعنوان یه انسان و هم بهعنوان یه وکیل، میتونست. این عملِ نابخردانه از سمت این وکیل، آیندهی کاریش و زندگیش رو تحت تأثیر قرار میده.
___
نام کتاب: #سقوط
نویسنده: #آلبر_کامو
مترجم: #شورانگیز_فرخ
ناشر: #انتشارات_نیلوفر
تعداد صفحات: ١٧١
- ۹۹/۰۵/۳۱