خانه دختر
نام فیلم: #خانه_دختر | نویسنده: #پرویز_شهبازی | کارگردان: #شهرام_شاه_حسینی | با بازیِ #حامد_بهداد | ١ ساعت و ١۶ دقیقه
___
وقتی نبض ترانه یخ زد و مُرد، ما فقط چه شِکوه ها کردیم.
___
دیدن این فیلم در این روزها که اخبار ناراحت کننده از مرگ دخترهای ایرانی توسط پدران شان زیاد به گوش مان می خورد، خالی از لطف نیست. دختری توسط پدرش مورد تجاوز قرار گرفته است و پیش از عروسی وقتی مادر و خواهر داماد او را به زور برای معاینه ی پزشکی به مطب دکتر می برند، فرار می کند و خودش را می کُشد.
___
فیلم دو بخش دارد. در بخش اول اتفاق اصلی بر سرت خراب می شود و متوجه می شوی عروس به طرز مشکوکی مرده است. پدرش می گوید به خاطر مشکل قلبی بوده، #حامد_بهداد - که داماد است- می گوید خورده زمین (!) و دو دوست دانشگاهی صمیمی اش نه حرف پدر دختر را باور می کنند نه حرف #بهداد را؛ بلکه در پِیِ کشف این راز هستند.
بخش دوم یک لباس بدقداره است که نه آستین دارد، نه دکمه؛ نه با برازندگی و قامت خوب بخش اول جور در می آید، نه از آن وصله های جور در بافت خود دارد که بر تن فیلم زار نزند. این بخش سانسور شده است و گویا خیلی هم سانسور شده! فیلم فلشبکی به اتفاقات یپش از عروسی می زند و تصاویر گنگ و دیالوگ های گنگ تر دارد؛ و از آخر هم بی هیچ پایانی تمام می شود.
___
فیلم پایان باز نیست، اما به لطف سانسورچی، هم پایانش باز شده، هم دل و روده ی باقیِ فیلم ریخته شده بیرون، و هم گنگ و نامفهوم و سخت و عجیبش کرده است. متأسفانه آنقدر از سر و ته فیلم زده اند که اصلاً داستانی شفاف دستگیرت نمی شود. باید نقدهایش را بخوانی و بعضی از سکانس هایش را چندبار ببینی تا متوجه بشوی که سانسورچیِ نامحترم (!) که انگشت سبابه اش را روی دکمه ی delete فشار می داده، دوست نداشته نشان بدهد که ایران بهشت نیست و مردهای ایرانی هم می توانند کثیف باشند که به دخترشان تجاوز کنند و برای دختر کوچک تر خود نیز نقشه بکشند! آن ها که به عدم وجود قانون کپی رایت در ایران اعتراض می کنند، باید نسبت به وجود قانون سانسور هم اعتراض کنند؛ گرچه این حرف ها در همین کامنت می ماند و به جایی نمی رسد. حرف های بزرگ تر ها را نشنیده اند، ما که جای خود داریم! فیلم خوبی بود، ببینید حتماً.
- ۹۹/۰۴/۱۷