وبلاگ من

...

جمع بندی کتاب #مزایای_منزوی_بودن
نویسنده: #استیون_چباسکی
مترجم: #کاوان_بشیری
#انتشارات_ملیکان
٣۶۴ صفحه
_
در جایی از کتاب، وقتی که بیل کتاب #بیگانه را به چارلی می دهد، به او می گوید "خوندنش خیلی آسونه، ولی خوب خوندنش خیلی سخته"
یقیناً نمی توانیم #استیون_چباسکی را با #آلبر_کامو قیاس کنیم، اما #مزایای_منزوی_بودن تا حدی مشابه #بیگانه است. علیرغم سادگیِ ظاهریِ کتاب، برخی از گفته هایش را در کُنه وجود خویش می یابیم و پس از روزها درست وقتی که اطلاعاتش ته نشین شد و آن وقت که درگیر کارهای روزمره مان هستیم، یاد حرف های ساده ی کتاب می افتیم. این اتفاق برای من چندین و چندبار افتاد و برای مثال یکی از آن اتفاق ها وقتی رخ داد که یک روز در اتوبوس مردی شهرستانی از من خواست به جای او و همسرش هم کارت بلیط بزنم و وقتی این کار را انجام دادم و برگشتم روی صندلی ام نشستم، دیدم می خندد. نمی دانستم برای چه می خندید و نپرسیدم هم. این من را به تک تک جملات کتاب وصل کرد، به تک تک نامه های چارلی به دوست خیالی اش و تمام پراکنده گویی هایش‌؛ که از همه چیز اطرافش برای رفیق خیالی اش می گفت، در صورتی که علت خیلی هایشان را نمی دانست.
دغدغه ی اصلی #نویسنده ی کتاب به نظر من قرار گرفتن عنصری معلوم در فضایی نامعلوم است. چارلی بچه ای است که در معمولی بودنش و معمولی بودن محیط اطرافش و آدم هایی که با آن ها زندگی می کند شک نداریم، و حال این آدم معمولی در فضایی نامعلوم قرار گرفته است که اتفاقا آن محیط را هم تا حدی می فهمیم.
کتاب پایان مشخصی ندارد، همانطور که شروع و میانه ی مشخصی نداشت. کتاب یک "میانه" ی تمام عیار است و در حقیقت گویی برشی از روزنوشت های یک بچه را می خوانیم، بچه ای دبیرستانی که از قضا مثل یک فیلسوف قضایای در هم تنیده را واکاوی می کند و می فهمد.

  • مظاهر سبزی