او
«تهور در عصر تحجر»
___
در فیلم سینمایی «T-34» سربازان اسیرشدهٔ روسی توانستند در اقدامی جسورانه از ابزاری که نازیها در اختیارشان گذاشته بودند، علیه آنان استفاده کرده و ضربهٔ مهلکی به آنان بزنند. گرچه مسیر انتخابیشان پر از چالش و خطر بود، اما نیل به آزادی سبب شد عواقب کار را بهجان خریده و بازی را شروع کنند. محسن چاوشی در جدیدترین اثر خود گویا از ترفند «نیکولای لوشکین» استفاده کرده و از یک ابزار تحمیلشده توانسته برای اهداف اجتماعی خود استفاده نماید. قطعهٔ «او» گرچه با عیان مذهبی و اعتقادی و با سفارش دفتر موسیقی بهدست مخاطب رسیده، اما در کُنه میتوان نهیبهایی که به ارکان حکومتی زده شده را دید و شنید. شاید در هیچ ژانر دیگری از موسیقی مجاز نتوان آنطور که چاوشی در بیت «شبه پیمبر کلان...» نسبت به مبلغین دروغین دین اعلان جنگ کرده، نمونهای یافت و ساخت. یا حتی تقبیح نماز چماقبگیرها در بیت «در نگشاید به آن...» بعید است در قطعات یک آلبوم با مجوز روبهرو شود، اما میبینیم بهدلیل ظواهر دینی این قطعه، هرآنچه که نیاز بوده گفته شده و مجوز هم گرفته است!
صرافت و تفکر چاوشی مبرهن و آشکار است. او همواره از جنس مردم بوده و هیچگاه به نقیضهگویی عقایدش نپرداخته است. گرچه گاهی اوقات مجبور بوده با سیاهاندیشان مدارا کند، اما بهکرسینشاندن حرفش را هم خوب بلد است. آنقدر خوب که از «رفتن علی» میگوید و مجوز میگیرد.
___
پ.ن: #نویسنده ی متن من نیستم!
- ۹۹/۰۲/۰۵