ادبار و آیینه - محمود دولت آبادی
نام کتاب: #ادبار_و_آیینه | نویسنده: #محمود_دولت_آبادی | #موسسه_انتشارات_نگاه | ۱۲۸ صفحه
.
این کتاب شامل داستان های #ادبار ، #مرد ، #بند ، #آینه و #ته_شب است.
.
ادبار:
رحمت از دار دنیا یه گیوه می خواد و منتظره که باباش از شهر واسه اش گیوه بخره، اما نه تنها به گیوه نمی رسه بلکه مادرش رو هم از دست می ده!
.
مرد:
ذوالقدر، خواهرش (ماهرو) و برادر کوچکش (جمال) به همراه پدر و مادرش توی یه کاروانسرا زندگی می کنن و داستان در مورد فقر این خانواده ست.
.
بند:
توی این داستان، زندگی یه خانواده ای روایت می شه که می خوان بچه شون رو بزارن یه جایی تا بافتن فرش رو یاد بگیره و همه اش دغدغه ی این رو دارن که آیا طاقت دوریش رو دارن یا نه!
.
آینه:
این داستان کوتاه ترین داستان کتابه و دولت آبادی به #نوذر_آزادی (کارگردان و بازیگر) تقدیمش کرده. داستان در مورد مردی هستش که شناسنامه اش رو گم کرده.
.
ته شب:
در دنیا تنها یک چیز را -در صورتی که صاحبش آن را شناخته و به اهمیتش آگاه باشد- نمی توان ربود و یا به نحوی غارتش کرد. آن اندیشه است. زیرا اندیشه بدون اراده ی انسانی در خارج از وجود صاحبش نمی تواند باشد. اندیشگری را نیز نمی توان گناه شمرد و خنثی کرد. کریم نیز در پناه همین قانون به درونش پناه می برد، درونی که انباری از نارضایتی شده بود.
- ۹۸/۱۰/۲۷