مرتضی پاشایی
امیررضا، یادته شب جشن فارغالتحصیلی بهم گفتی بیا آهنگهای امشب رو بهت بگم؟ بعد هم گیتار رو برداشتی و گفتی به هیچکس نگفتم آهنگهای امشب چیه، فقط به تو میگم. رفتیم توی اتاق تالار و تو نشستی روی صندلی و من سرپا وایسادم و تو شادمهر خوندی و یکی دو تا آهنگ دیگه.
.
میخوام از چیزی به نام "تغییر" بگم و تو رو وصل کنم به چِنها و سوئد. چنها از چین اومده ایران و زبان روسی میخونه. مثل اینه که من از ایران برم کامبوج و زبان آلمانی بخونم! امروز توی خوابگاه دیدمش و بهش میگم دلت بگیره چیکار میکنی؟ میگه صبر میکنم! میگم اگه خیلی بگیره چی؟ میگه بیشتر صبر میکنم!
.
اون میگه آدم نباید رازهای زندگیش رو به کسی بگه، یعنی اعتقادش اینه که آدم اصلا نباید به کسی چیزی بگه! من بهش در مورد سوئد گفتم. سال ۱۹۶۷ که کشور سوئد جهت رانندگی رو از سمت چپ به سمت راست تغییر داد، اولش همهچی به هم ریخت ولی بعد اوکی شد (این عکسی که گذاشتم نشوندهنده این تغییر جهت و به هم ریختگی توی خیابونهای سوئده)
.
به چنها گفتم رازهات رو بگو، اما نه به هرکسی. مثل تو که به من اعتماد کردی و گفتی آهنگهای اون شب چیه. زندگی ما هم مثل چندتا آهنگه، یکی رو که بهش اعتماد داریم باید پیدا کنیم و آهنگهامون رو براش بزاریم تا گوش کنه. فقط خب اون اوایل ممکنه به کسی بگیم که اهل راز نیست و اونها رو افشا کنه، ولی یه کم بگذره این هم اوکی میشه و دستمون میاد. ولی انصافا هیچی بدتر از این نیست که حرفهامون رو بریزیم توی دلمون.
.
چندوقت پیش به یکی از بچهها گفتم آدمی که سهتا چیز داشته باشه خوشبخته "پول، سلامتی، تبحّر توی فیلد کاری که داره انجام میده". اما الان میخوام حرفم رو اصلاح کنم و بگم آدمی که چهارتا چیز داشته باشه خوشبخته "پول، سلامتی، تبحّر توی فیلد کاری که داره انجام میده، کسی که رفیق آدم باشه"
.
راستی قبلا چندبار بهت گفتم صدات من رو یاد صدای مرتضی پاشایی میندازه؟ الان دوباره میخوام بگم "صدات من رو یاد مرتضی پاشایی میندازه."
.
- ۹۸/۰۷/۲۵