وبلاگ من

...

روز سوم دانشگاه

دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۰۹:۱۹ ق.ظ

نمی‌دونم این متن رو بعدا می‌خونم یا نه، ولی خواستم بگم امروز 15‌ام مهرماه نود و هشته، یعنی دو سال از دانشجو بودنم می‌گذره و ترم پنجم. ولی خب حس می‌کنم تازه اومدم دانشگاه! و حس می‌کنم امروز روز سوم دانشگاست، چون از شنبه این هفته ست که دارم میام آزمایشگاه برای انجام پایان‌نامه ام. اوریانا فالاچی می‌گه "وقتی به هدف می‌رسی احساس پوچی می‌کنی، پس باید یه هدف جدید برای خودت بریزی" من هم از مهر پارسال تا مهر امسال (یعنی ترم 3 و 4) چون بدونِ پِلَن بودم حس می‌کنم یک سال از زندگیم رو کندم و انداختم دور. سال اول (یعنی ترم اول و دوم) رو هم خیلی قبول ندارم (!) چون یه سری درس رو حفظ کردم و رفتم امتحان دادم. دانشجو بودنم از الان شروع شده و باید توو آزمایشگاه و سرچ و مقاله خیلی خوب برم جلو. اگه این متن رو می‌خونی، خواستم بگم منتظر کمک کسی نباش و خودت تلاش کن. کمک بگیر ها! ولی توقع نداشته باش کمکشون درست باشه و واقعا با اون کمک به هدفت برسی.

 

مظاهر.پلاس: امروز صبح ساعت 9 رسیدم دانشکده. توو آزمایشگاه کسی نبود. رفتم کلید رو از حراست بگیرم تا برم آزمایشگاه، گفت دارم بازنشست می‌شم و می‌خوام برم شهردار زنجان بشم (!) آقا ما هم خواب‌آلود و خسته بودیم، گفتیم مبارکه و ان شا ا... دوره خوبی باشه ! بعد یه ذره با هم صحبت کردیم دیدیم ما رو گیر آورده! منظورش این بود می‌خواد بره بشینه کنار زنش توو خونه.

 

مظاهر.نوشت: من اگه بازنشست بشم، اولین کاری که می‌کنم اینه که می‌رم کتاب‌های "تفسیر مثنوی معنوی" که کریم زمانی نوشته رو می‌خرم و می‌خونم :)

  • مظاهر سبزی