وبلاگ من

...

استاتیک و مقاومت مصالح - سیب‌زمینی

يكشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۱۴ ب.ظ

سجاد، یادته یه بار توو خوابگاه سالاد الویه درست کردیم؟ یادته چطوری با دست سیب‌زمینی های آب پز شده رو لِه می‌کردیم؟ امروز یکی رو همونطوری لِه کردم!

تابستون از ناهار خبری نیست. یا خودمون باید درست کنیم، یا از بیرون بخریم. از فلافلی‌های میدون انقلاب و بوفه دانشکده دیگه خسته شدم، گفتم امروز خودم آشپزی کنم. البته چیز خیلی خفنی نبود، پوره سیب‌زمینی.

 

ظهر که رفتم یه جایی بشینم ناهارم رو بخورم، یه بنده خدایی رو دیدم که خیلی خوشگل روی نیمکت دراز کشیده یود. ازش عکس گرفتم، وقتی می‌خواستم برم پام خورد به یه سنگ لعنتی، سنگه رفت خورد به نیمکت و یارو بیدار شد.

نشستم کنارش و ساندویچ ها رو از کوله‌پشتیم درآوردم.

گفتم "چی می‌خونی؟"

گفت "مهندسی عمران"

یه ساندویچ بهش دادم، نگاهش کرد و گفت "داداش! اگه علم استاتیک و مقاومت مصالح بلد بودی، این ساندویچ‌ها رو اینطوری درست نمی‌کردی. اونی که دست خودته، قطر نونش کمه و روغن ازش زده بیرون، این ساندویچی هم که دست منه خیلی ارتفاعش زیاده و باید دوتیکه بشه."

 

سجاد، امیرحسام رو یادته؟ همون هم‌اتاقی مون که همیشه چهار زانو می‌نشست کنار شوفاژ و استاتیک و مقاومت مصالح رو حفظی می‌خوند!

به این یارو گفتم "تا حالا استاتیک و مقاومت مصالح رو حفظی خوندی؟"

گفت "منظورت چیه؟"

گفتم "مثلا کاغذ برنداری تمرین کنی، از روی کتاب بخونی."

گفت "نه! مگه می‌شه؟!

گفتم "من یه هم‌اتاقی داشتم می‌خوند، همیشه هم بیست می‌گرفت. پس اگه استاتیک و مقاومت مصالح رو می‌شه حفظی خوند و بیست گرفت، ساندویچ روغنی و با ارتفاع زیاد رو هم می‌شه خورد!"

 

یارو رفت توو فکر و بعد چند ثانیه گفت "تا حالا توو زندگیم انقدر قانع نشده بودم!"

کوله‌پشتیم رو انداختم روی دوشم و گفتم نوش جونت. رفتم.



 

  • مظاهر سبزی