وبلاگ من

...

از سرد و گرم روزگار - احمد زیدآبادی

شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۸:۵۵ ب.ظ

‍‍ شرف اهل قلم : دکتر احمد زیدآبادی | شرف اهل علم : دکتر علی صلواتی‌زاده

 

متن رو به سه بخش تقسیم می‌کنم:
۱. دکتر احمد زیدآبادی
۲ دکتر علی صلواتی‌زاده
۳. کتاب "از سرد و گرم روزگار"

 

🌷۱. دکتر احمد زیدآبادی (منبع: ویکی‌پدیای فارسی)
احمد زیدآبادی روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی اصلاح‌طلب ایرانی است که در پی حوادث انتخابات ریاست‌جمهوری (سال ۸۸) به شش سال زندان، پنج سال تبعید به گناباد و محرومیت مادام‌العمر از هرگونه فعالیت سیاسی و شرکت در احزاب و هواداری و مصاحبه و سخنرانی و تحلیل حوادث، به‌صورت کتبی یا شفاهی محکوم شد و پس از طی دوران حبس و در اوایل تبعید در مردادماه ۱۳۹۴ مورد عفو عید فطر قرار گرفت و آزاد شد.
او می‌گوید: "زندگی به اندازه‌ای زیباست که همه‌چیز را می‌توان قربانی آن کرد، مگر شرافت را، که عزیزتر و زیباتر از زندگی است و لایق آنکه زندگی را قربانی آن کرد. این اصل اساسی زندگی من است و هرکس لحظه‌ای در این باره تردید کند هرگز مرا نشناخته است"


🌷۲. دکتر علی صلواتی‌زاده (منبع: خودم :))
با دکتر صلواتی‌زاده ترم یک -برنامه‌ریزی ریاضی پیشرفته- داشتیم. یه درس خیلی سخت و پیچیده. دکتر صلواتی‌زاده یه چیزی فراتر از استاد بود برامون و فقط توو کلاس درس خلاصه نمی‌شد. خوبی‌هاش و خوب تدریس کردنش باعث شد جزوه‌های کلاسش رو بزارم توو پوشه و به‌عنوان یادگاری نگه دارم، ویس‌های کلاسش رو هم توو یه فایل روی دسکتاپ لپ‌تاپ نگه دارم. اگه بخوام یه چشمه از تفاوت‌های ایشون با بقیه اساتید رو بگم:
۲-۱) توو کلاس دانشجو رو به بحث می‌کشید و از همه دانشجوها با افکار متفاوت برای جلو بردن درس استفاده می‌کرد.
۲-۲) مثل دکتر شریعتی درس می‌داد! یعنی بدون اینکه چیزی رو حفظ کنه میومد توو کلاس و خیلی خفن و باحال و مسلط همه موضوعات رو باز می‌کرد برای بچه‌ها.
۲-۳) یادمه بعد امتحان پایان‌ترم (که خیلی هم سخت بود!) به چندتا از بچه‌ها که امتحان رو خراب کرده بودن (از جمله خودم!) توو تلگرام پی‌ام داد و پرسید چرا امتحان رو خراب کردی و مشکلی چیزی برات پیش اومده؟!
۲-۴) چندبعدی بودنش رو خیلی دوست داشتم. این که هم توو رشته خودش خفن بود، هم زبون آلمانی بلد بود، هم اهل ادبیات بود و ... .
۲-۵) یه کانال تلگرامی زده بود و قبل از کلاس، درس جلسه بعد رو می‌ذاشت تا بخونیم.
و ...  (بخوام بگم زیاد می‌شه جا نمی‌شه!)


🌷۳. کتاب "از سرد و گرم روزگار"
این کتاب که نوشته احمد زیدآبادی هستش، شرح حال خودشه که با قلمی روان و با ذکر جزئیات نوشته شده. علت اینکه دکتر زیدآبادی و دکتر صلواتی‌زاده رو با هم ترکیب کردم، این هست که امروز همزمان هم کتاب "از سرد و گرم روزگار" رو تموم کردم و هم دکتر صلواتی‌زاده رو دیدم؛ و چه اتفاقی بهتر از این؟!
برشی از کتاب:
سرنوشت به دنبالم بود؛ 《چون دیوانه‌ای تیغ در دست》. پس به خلاف همسالانم، تسلیم آن نشدم. هر غروب پاییز از بلندای تک‌درخت تناور روستایمان چشم به افق‌های دوردست و بی‌انتهای کویر دوختم و به آواز درونم گوش فرا دادم؛ آوازی که مرا به 《انتخاب》 فرامی‌خواند. پس انتخاب کردم؛ فقر و بی‌پناهی را با شکیبایی تاب آوردم، از رنج و زحمت کار شانه خالی نکردم، سر در کتاب فرو بردم و بر همه تباهی‌های محیط اطرافم شوریدم .... این قصه سرگذشت من است تا ۱۸ سالگی.

  • مظاهر سبزی